Perdic | طرفداری از منع نوشابههای الکلی خودداری | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (7566 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	temperance U	طرفداری از منع نوشابههای الکلی خودداری

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	off-licence U	فروشگاه نوشابههای الکلی
	off-licences U	فروشگاه نوشابههای الکلی
	dipsomania U	میل مفرط به نوشابههای الکلی
	prohibitionism U	طرفداری از حکم منع فروش نوشابههای الکی
	on licence U	پروانه فروش ابجو یا نوشابههای دیگر که در همان جایگاه فروش گسازده شود
	forearance U	خودداری
	equanimity U	خودداری
	continence U	خودداری
	self-control U	خودداری
	abstinence U	خودداری
	self-possession U	خودداری
	composure U	خودداری
	forbearance U	خودداری
	abstention U	خودداری
	abstentions U	خودداری
	self possession U	خودداری
	self control U	خودداری
	self command U	خودداری
	favouritism U	طرفداری
	devotion U	طرفداری
	sidings U	طرفداری
	partisanship U	طرفداری
	one sidedness U	طرفداری
	siding U	طرفداری
	one tideness U	طرفداری
	partiality U	طرفداری
	adhesion U	طرفداری
	favoritism U	طرفداری
	hold in U	خودداری کردن
	keep up U	خودداری کردن
	dishonored U	خودداری از پرداخت
	geuk gei U	خودداری کردن
	dishonoring U	خودداری از پرداخت
	abstains U	خودداری کردن
	withold U	خودداری کردن از
	dishonors U	خودداری از پرداخت
	dishonour U	خودداری از پرداخت
	dishonoured U	خودداری از پرداخت
	dishonouring U	خودداری از پرداخت
	self control U	قوه خودداری
	abstaining U	خودداری کردن
	holdouts U	خودداری از بازی
	holdout U	خودداری از بازی
	abstain U	خودداری کردن
	abstained U	خودداری کردن
	dishonours U	خودداری از پرداخت
	restraint U	نگهداری خودداری
	forborne U	خودداری کردن
	forbore U	خودداری کرد
	restraints U	نگهداری خودداری
	lush U	الکلی
	lusher U	الکلی
	lushes U	الکلی
	lushest U	الکلی
	alcoholic U	الکلی
	alcoholics U	الکلی
	germanism U	طرفداری از المان
	take the part of U	طرفداری کردن
	growthmanship U	طرفداری ازرشد
	biases U	طرفداری تعصب
	side U	طرفداری کردن از
	sides U	طرفداری کردن از
	advocate	طرفداری کردن
	bias U	طرفداری تعصب
	he sided with us U	طرفداری از ما کرد
	prelatism U	طرفداری ازمتران ها
	party spirit U	طرفداری حزبی
	to stand for U	طرفداری کردن از
	keep a straight face U	از خنده خودداری کردن
	self repression U	مسک نفس خودداری
	to abstain from something U	خودداری [ازدادن رای ]
	conscientious objection U	خودداری از خدمت سربازی
	to look back U	از پیشرفت خودداری کردن
	abstentions U	خودداری ازدادن رای
	abstention U	خودداری ازدادن رای
	sit out U	خودداری بازیگر از تمدیدقرارداد
	spirits U	مشروبات الکلی
	booze U	مشروب الکلی
	boozed U	مشروب الکلی
	dipsomania U	جنون الکلی
	alcoholic intoxication U	مسمومیت الکلی
	delirium tremens U	جنون الکلی
	alcohol burner U	چراغ الکلی
	an alcoholic liquor U	نوشابه الکلی
	non-alcoholic <adj.> U	غیر الکلی
	alcoholic paranoid U	پارانوئید الکلی
	alcoholic fermentation U	تخمیر الکلی
	spirit thermometer U	دماسنج الکلی
	alcohol thermometer U	دماسنج الکلی
	spirit lamp U	چراغ الکلی
	boozes U	مشروب الکلی
	dt's U	هذیان الکلی
	liquor U	مشروب الکلی
	alcohol lamp U	چراغ الکلی
	boozing U	مشروب الکلی
	spirit U	مشروبات الکلی
	spiriting U	مشروبات الکلی
	jimjams U	هذیان الکلی
	liquors U	مشروب الکلی
	to take the p of a person U	ازکسی طرفداری کردن
	favoring U	طرفداری مرحمت کردن
	favours U	طرفداری مرحمت کردن
	favouring U	همراهی یا طرفداری کردن با
	favours U	همراهی یا طرفداری کردن با
	libertarianism U	طرفداری از ازادی فردی
	favors U	طرفداری مرحمت کردن
	favor U	طرفداری مرحمت کردن
	proslavery U	طرفداری از برده فروشی
	respect of persons U	طرفداری و واهمه از کسان
	unprejudiced U	بدون تبعیض یا طرفداری
	favors U	همراهی یا طرفداری کردن با
	royalism U	طرفداری از رژیم سلطنتی
	favoring U	همراهی یا طرفداری کردن با
	favour U	همراهی یا طرفداری کردن با
	favouring U	طرفداری مرحمت کردن
	To take someones side . To side with someone. U	از کسی طرفداری کردن
	advocates U	طرفداری کردن حامی
	favored U	طرفداری مرحمت کردن
	advocating U	طرفداری کردن حامی
	advocated U	طرفداری کردن حامی
	favour U	طرفداری مرحمت کردن
	favored U	همراهی یا طرفداری کردن با
	hold out U	حاکی بودن از خودداری کردن از
	abstained U	خودداری داوران ازدادن رای
	withheld U	مضایقه داشتن خودداری کردن
	withhold U	مضایقه داشتن خودداری کردن
	withholding U	مضایقه داشتن خودداری کردن
	abstain U	خودداری داوران ازدادن رای
	contain U	شامل بودن خودداری کردن
	recedes U	عقب کشیدن خودداری کردن از
	recede U	عقب کشیدن خودداری کردن از
	contained U	شامل بودن خودداری کردن
	contains U	شامل بودن خودداری کردن
	abstaining U	خودداری داوران ازدادن رای
	abstains U	خودداری داوران ازدادن رای
	withholds U	مضایقه داشتن خودداری کردن
	receding U	عقب کشیدن خودداری کردن از
	receded U	عقب کشیدن خودداری کردن از
	stimulant U	مشروب الکلی انگیزه
	acute alcoholic intoxication U	مسمومیت حاد الکلی
	alcoholic blackout U	یاد زدودگی الکلی
	john barleycorn U	مشروب الکلی خانگی
	soft drink U	نوشابه غیر الکلی
	alcoholic dementia U	زوال عقل الکلی
	alcoholic hallucinosis U	توهم زدگی الکلی
	alcohol U	هرنوع مشروبات الکلی
	alcoholic psychosis U	روان پریشی الکلی
	soft drink U	نوشیدنی غیر الکلی
	soft drinks U	نوشیدنی غیر الکلی
	delirium tremens U	روان اشفتگی الکلی
	soda pop U	نوشیدنی غیر الکلی
	stimulants U	مشروب الکلی انگیزه
	firewater U	نوشابه الکلی قوی
	frutex U	شراب شربت الکلی
	sectionalism U	طرفداری ازمحله یا استان بخصوصی
	pan americanism U	طرفداری از اتحاد کشورهای امریکایی
	partook U	بهره داشتن طرفداری کردن
	with out any p to U	بدون هیچ طرفداری ازاو
	phonetioist U	طرفداری املای مطابق صدا
	boozer's nose U	آدم الکلی [اصطلاح روزمره]
	red-nose U	آدم الکلی [اصطلاح روزمره]
	bone dry U	کسی که لب به مشروب الکلی نمیزند
	drinker’s nose U	آدم الکلی [اصطلاح روزمره]
	nonalcoholic drinks U	نوشیدنی های غیر الکلی
	escapism U	خودداری ازشرکت درکارهای سیاسی فرار از واقعیات
	royalism U	شاهپرستی طرفداری از سیستم حکومت سلطنتی
	teetotal U	وابسته به طرفداری از منع مسکرات کردن
	The senator argued in favour of lowering the tax. U	سناتور از کاهش مالیات طرفداری کرد.
	world federalism U	طرفداری از حکومت جهانی ائتلاف دول
	feminism U	عقیده به برابری زن ومرد طرفداری اززنان
	insurrectionism U	اصول یاغی گری یا طرفداری ازشورش
	teetotaler U	طرفدار منع استعمال مشروبات الکلی
	speakeasy U	محل فروش مشروبات الکلی قاچاق
	swizzle U	انواع مشروبات الکلی محتوی یخ وشکر
	eye water U	خلط چشم یکجورنوشابه الکلی که انرامیگویند
	boozes U	مشروبات الکلی بحد افراط نوشیدن
	boozing U	مشروبات الکلی بحد افراط نوشیدن
	abstinence U	ریاضت پرهیز از استعمال مشروبات الکلی
	abstemious U	مخالف استعمال مشروبات الکلی پرهیزکار
	booze U	مشروبات الکلی بحد افراط نوشیدن
	ginger ales U	نوعی نوشابه غیر الکلی گازدار
	ginger ale U	نوعی نوشابه غیر الکلی گازدار
	boozed U	مشروبات الکلی بحد افراط نوشیدن
	teetotallers U	طرفدار منع استعمال مشروبات الکلی
	ratafee U	مشروب الکلی مخلوط با بادام تلخ
	ratafia U	مشروب الکلی مخلوط با بادام تلخ
	swats U	ابجو تازه انگلیسی مشروب الکلی
	teetotaller U	طرفدار منع استعمال مشروبات الکلی
	gold export point U	قیمت کالای خارجی با ارزخریداری شده خودداری میکند
	to lobby against [for] somebody U	سخنرانی وتبلیغات کردن مخالف [طرفداری از] کسی
	dipsomaniac U	کسیکه میل مفرط بنوشابههای الکلی دارد
	acrasy U	بی اعتدالی در مصرف مشروبات الکلی و غیره شدت
	apTritif U	نوشیدنی الکلی که قبل از غذا نوشیده میشود
	soda water U	مشروب غیر الکلی گاز دار لیموناد
	bone dry U	جایی که نوشیدن مواد الکلی در آن قدغن است
	rosolio U	یکجور شربت الکلی یانوشابه نیرو بخش
	saving U	خودداری ازمصرف وجوه عدم تقسیم منافع و افزودن ان به سرمایه
	conscientious objectors U	کسی که بعلل اخلاقی یا عقایدمذهبی از دخول در ارتش خودداری کند
	conscientious objector U	کسی که بعلل اخلاقی یا عقایدمذهبی از دخول در ارتش خودداری کند
	p in favour of a person U	تمایل بی جهت نسبت بکسی طرفداری تعصب امیزازکسی